مردی که

می خواهد خودش را دار بزند

طناب کم می اورد.....

گیسوان دختری را

گره میزند و از چشم هایش وام می گیرد

برای غروبی که هرگز ،

فراموش نخواهد شد...

 

مرد ایستاده بر تلنگر چهاربایه

و دختری که با خودش

چهاربایه را می برد

تا در گوشه بارک استراحتی کند

 

مرد

در گوشه بارک

به شاخه ها ی بید

گره میخورد..